۲۰-همکاری

هر کاری که انجام می‌دهیم یک همکاری است. این همکاری با هنری که قبل و بعد از ما وجود دارد، همکاری با دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم،همکاری با تجربیاتمان، ابزارهایمان، مخاطبان و خودمان در امروز است. هنرمند جنبه‌های مختلفی دارد و خلاقیت یک گفتگوی داخلی بین این جنبه‌ها است

"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین

6/30/20241 دقیقه خواندن

هیچ چیز با ما شروع نمی‌شود. هرچه بیشتر توجه کنیم، بیشتر متوجه می‌شویم که تمام کاری که انجام می‌دهیم یک همکاری است.

این همکاری با هنری است که قبل از شما وجود داشته و هنری که بعد از شما خواهد آمد. همچنین همکاری با دنیایی است که در آن

زندگی می‌کنید.[همكارى] با تجربیاتی که داشته‌اید. با ابزارهایی که استفاده می‌کنید.[همكارى] با مخاطبانتان و با خودتان در امروز.

"خود" جنبه‌های متعددی دارد. امكان آن وجود دارد كه یک قطعه هنری خلق کنید، آن را دوست داشته باشید، و روز بعد به آن بنگريد و

احساس کاملاً متفاوتی داشته باشید. جنبه الهامى هنرمند ممکن است با جنبه فنى خود او در تضاد باشد و ناراضی از اینکه جنبه

فنی او توانايى خلق تجسم فیزیکی از دیدگاه الهام گرفته او را ندارد. این یک تضاد رایج برای خالقان است، زیرا هیچ تبدیل مستقیم از

فکر غيرمملوس به دنیای مادی وجود ندارد. اثر هنرى همیشه یک تفسیر است.

هنرمند وظایف و نقش‌های گوناگونی را ایفا می‌کند. و خلاقیت یک گفتگوی داخلی بین این جنبه‌های مختلف خود است. این مذاکره تا

زمانی که این جنبه‌های مختلف بهترین کاری که می‌توانند با هم خلق کنند، ادامه می‌یابد.

خود اثر، نیز جنبه‌ها و نقش‌های مختلفی دارد. ممکن است شما اثری را خلق کنید و احساس کنید که دقیقا می‌دانید چیست، اما شخص

دیگری ممکن است آن را تجربه کند و احساس کند که او نیز می‌داند چیست. اما آنچه شما می‌بینید و آنچه او می‌بیند ممکن است کاملاً

متفاوت باشد. نکته جالب در اینجا این است که هیچکدام اشتباه نیستند. و هر دو درست هستند.این چیزی نیست که نگرانش باشید. اگر

هنرمند از اثری که خلق می‌کند راضی باشد و بیننده از تجربه‌ای که از اثر دارد سرزنده شود، مهم نیست که هر دو به یک شکل آن را

ببینند. در واقع، امکان ندارد کسی اثر شما را به همان شکلی که خودتان یا شخص دیگری آن را تجربه می‌کنید، درک کند.

شما می‌توانید دیدگاه مشخصی در مورد معنای یک اثر، نحوه عملکرد آن، یا دلیل خوشایند بودنش داشته باشید و شخص دیگری

می‌تواند به دلایلی کاملاً متفاوت از آن خوشش بیاید یا خوشش نیاید.

هدف اثر این است که در ابتدا چیزی را در شما بیدار کند، و سپس به دیگران اجازه دهد که چیزی در آنها بیدار شود. و اگر این دو

تجربه‌ یکسان نباشند، هیچ اشکالی ندارد. ما فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که شدت تجربه‌ای که ما داریم، برای دیگران هم به همان اندازه

قدرتمند باشد که برای ما احساس می‌شود

گاهی هنرمند ممکن است سازندهٔ اثر نباشد. مارسل دوشانپ اشیای روزمره را مثل دسته‌ی برف روب، چرخ دوچرخه، یا یک سرویس

بهداشتی(یورینال) انتخاب میکرد و به سادگی تصمیم می‌گرفت که آنها هنر هستند. او آنها را (آماده شده)"ردی مید" نامید. یک نقاشی

فقط یک نقاشی است تا زمانی که شما یک قاب بر روی آن بگذارید و آن را بر روی دیوار بیاویزید، آن وقت آن را هنر می‌نامند.

آنچه حقیقت دارد این است که شما هنگام خلق هنرهرگز تنها نیستید. شما در یک گفتگوی مداوم با آنچه که وجود دارد و آنچه که موجود

بوده، هستید، و هرچه بیشتر بتوانید به آن گفتگو گوش دهید، بهتر می‌توانید به اثری که در حال ساختن آن هستید، خدمت کنید.

نیت

همکاری

برگی دیگراز کتاب "عمل خلاقانه : روشی برای بودن" اثر ریک روبین. برای ورود به اولین فصل کتاب