از همهٔ كارهاى بزرگی که می‌توانیم تجربه کنیم، طبیعت مطلق‌ترین و با دوام ترین آن‌هاست. ما می‌توانیم شاهد تغییرات آن در طول فصول

باشیم. می‌توانیم آن را در کوه‌ها، اقیانوس‌ها، بیابان‌ها و جنگل‌ها ببینیم. می‌توانیم هر شب تغییرات ماه را و رابطه میان ماه و ستارگان

را ببینیم. هرگز کمبود تحیر و الهام در فضای بيرون وجود ندارد. اگر زندگی خود را صرفاً وقف مشاهده تغییرات در نور و سایه طبیعی با

گذشت ساعت سپرى کنیم، دائماً چیز جدیدی کشف خواهيم کرد. ما نیازی نداریم تا طبیعت را درک کنیم تا از آن لذت ببریم.[البته] این

برای همه چیز صدق می‌کند. به لحظاتی که نفس شما از زیبایی بی‌نظیری که مشاهده می‌کنید، می‌گیرد، توجه داشته باشید.

این [حالت ]ممکن است از مشاهده تشکیل خطی از پرندگانی باشد در آسمان شب نیمه روشن كه به صورت مارپیچ در پرواز باشند، یا

ایستادن با شگفتی در پای یک درخت سرو عظیم که هزاران سال قدمت دارد. در طبیعت آنقدر خرد و حكمت وجود دارد که هنگامی که آن

را متوجه می‌شویم، قابليتهاى درون ما را بیدار می‌کند. از طریق ارتباط با طبیعت، به طبیعت خودمان نزدیک‌تر می‌شویم. اگر رنگ‌ها را بر

اساس کتاب پانتون انتخاب کنید،تعداد انتخابهاى محدودى داريد.

ولى اگر در طبیعت قدم بگذارید، پالت بی نهایت است. هر سنگ دارای چنان تنوع رنگی دردرون خود است که ما هرگز نمی‌توانیم قوطی

رنگى پیدا کنیم که دقیقاً همان سایه را تقلید کند. طبیعت از تمایلات ما به برچسب‌گذاری و طبقه‌بندی، به کاهش و محدود کردن فراتر

می‌رود. دنیای طبیعی به طرز غیرقابل تصوری غنی‌تر، در هم تنیده‌تر و پیچیده‌تر از آن است که به ما آموزش داده می‌شود و بسیار

اسرارآمیزتر و زیباتر.

عمیق‌تر کردن ارتباط خود با طبیعت به روح ما خدمت می‌کند، و هر چیزی که به روح ما خدمت کند، به طور اجتناب‌ناپذیر به خروجی هنری

ما خدمت می‌کند. هرچه بتوانیم به دنیای طبیعی نزدیکتر شویم، زودتر متوجه می شویم که ما از هم جدا نیستیم. و اینکه وقتی خلق

می‌کنیم، فقط فردیت منحصربه‌فرد خود را بیان نمی‌کنیم، بلکه ارتباط بی‌وقفه خود را با یگانگی بی‌نهایت بیان می‌کنیم.

هیچ چیز ثابت نیست

طبیعت به عنوان معلم

برگی دیگراز کتاب "عمل خلاقانه : روشی برای بودن" اثر ریک روبین. برای ورود به اولین فصل کتاب