۳۱ - همه چیز را امتحان کن
ایدهای که در ذهن ناممکن به نظر میرسد، در عمل میتواند شاهکار باشد. تنها راه کشف حقیقت، آزمودن هر امکان است
"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین
2/16/20251 دقیقه خواندن
مخلوط کردن رنگ آبی و زرد، سبز میسازد. حاصل جمع دو و دو، چهار است.
هنگامی که عناصر اساسی را در جریان معمول زندگی ترکیب میکنیم، نتیجه بسیاری از آنها قابل پیشبینی هستند،
اما در خلق هنر، مجموع اجزا اغلب برخلاف انتظار عمل میکند.
نظریه و عمل همیشه هم راستا نیستند. فرمولی که دیروز جواب داده، ممکن است فردا بیاثر باشد. راه حلهای اثبات
شده، گاهی کمترین کمک را میکنند.
بین تخیل و واقعیت فاصلهای وجود دارد. یک ایده ممکن است در ذهن ما فوقالعاده به نظر بیاید، اما زمانی که اجرا
شود، شاید اصلاً جواب ندهد. ایده دیگری ممکن است در ابتدا کسلکننده به نظر برسد، اما هنگام اجرا، دقیقاً همان
چیزی باشد که لازم است.
رد کردن یک ایده فقط به این دلیل که در ذهن شما کار نمیکند، خیانت کردن به هنر است. تنها راه برای دانستن اینکه آیا
ایدهای جواب میدهد، این است که آن را امتحان کنید. و اگر به دنبال بهترین ایده هستید، همه چیز را آزمایش کنید.
تا جایی که میتوانید از خود بپرسید: “چه میشد اگر…؟.
چه میشد اگر این اولین نقاشیای بود که کسی در زندگیاش میدید؟
چه میشد اگر تمام قیدها را حذف میکردم؟
چه میشد اگر قسمتهای پر سر و صدا را آرام میکردم؟
به دنبال تضادهای مختلف بگردید و ببینید چگونه بر اثر هنری تأثیر میگذارند.
شاید قانونی موقت برای خود وضع کنید که هیچ ایده بدی وجود ندارد. همه را امتحان کنید، حتی آنهایی که در ابتدا
ناامیدکننده یا غیرعملی به نظر میرسند.
این روش به ویژه در کارهای گروهی مفید است. هنگامی که با دیگران کار میکنیم، معمولاً ایدههای مختلفی مطرح
شده و در رقابت با یکدیگر قرار میگیرند. بر اساس تجربه، ممکن است فکر کنیم که میدانیم هر فرد چه چیزی را در
ذهن دارد و نتیجه چگونه خواهد شد.
با این حال، دانستن دقیق آنچه در ذهن فرد دیگری میگذرد غیرممکن است. اگر حتی نمیتوانیم پیشبینی کنیم که
ایدههای خودمان چگونه عمل خواهند کرد، پس چگونه میتوانیم در مورد تصورات دیگران نتیجهگیری کنیم؟
به جای بحث کردن برای یافتن بهترین گزینه از بین راه حلهای مختلف، بهتر است از حوزه کلمات فراتر برویم. برای
مقایسه واقعی گزینهها، باید آنها را به دنیای فیزیکی بیاوریم ایدهها را اجرا کنیم، به نمایش بگذاریم، یا به شکل یک
مدل بسازیم. توصیفها به تنهایی حق مطلب را درباره ایدهها ادا نمیکنند.
ما میخواهیم محیطی ایجاد کنیم که در آن تصمیمگیری بدون تأثیر نیروی گمراهکننده تحمیل نظر انجام شود.
تحمیل نظر به میانمایگی(متوسط بودن ) منجر میشود. برای ارزیابی ایدهها، باید آنها را دید، شنید، چشید یا لمس
کرد. بهترین روش این است که فردی که ایده را مطرح کرده، خودش آن را اجرا کند یا بر اجرای آن نظارت داشته باشد تا
کاملاً با آنچه پیشنهاد میکند مطابقت داشته باشد. این کار به جلوگیری از سوءتفاهمها کمک میکند.
وقتی ایده بطور کامل اجرا شود، ممکن است حتی بهتر از آنچه تصور میکردید از کار دربیاید.حتی ممکن است دقیقا
همان چیزی باشد که نیاز است، یا دقیقاً همان چیزی باشد که انتظار داشتید. در هر صورت، از این فرایند چیزی
خواهید آموخت، فارغ از نتیجه. به خودتان اجازه دهید که اشتباه کنید و از لذت شگفتزده شدن بهره ببرید
هنگام یافتن راه حلهای یک معما، هیچ اشتباهی وجود ندارد. هر راه حل ناموفق شما را یک قدم به راهحلی که کار
میکند نزدیکتر میکند.
از وابسته شدن به جزئیات مسئله بپرهیزید. میدان دید خود را گسترش دهید. اگر یک ایده، پروژه را به مسیری با
نیرویی پرانرژیتر سوق میدهد، از این مسیر جدید پیروی کنید. تلاش برای کنترل یک اثر هنری همانقدر بیهوده
است که بخواهید یک درخت بلوط را مجبور کنید مطابق میل شما رشد کند.
بگذارید اثر در مسیری که میطلبد رشد کند، مطابق با طبیعت خود تکامل یابد و زندگی مستقلی داشته باشد. از مسیر
کاوش در تمامی تغییرات ممکن لذت ببرید تا شکل واقعی اثر آشکار شود.
انتخاب مسیر نادرست به شما این امکان را میدهد که مناظری را ببینید که در غیر این صورت هرگز به آنها توجه
نمیکردید.
۳۲ - مرحله ساختن (کرفتينگ)
همه چیز را امتحان کن

