۰۰۷-نادیده
اگر قطعه ای از اثر، قطعه ای از آگاهی، یا عنصری از طبیعت به نحوی به ما اجازه می دهد به چیزی بزرگترى دسترسی پیدا کنیم، قسمت معنوی آن اثرآشکار شده است و به ما نگاهی اجمالی ازغیب می دهد.
"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین
12/4/20231 دقیقه خواندن
طبق تعریف سنتی، هدف هنر ایجاد اشیاء فیزیکی و دیجیتالى می باشد. پر کردن قفسهها با سفالها، کتابها و ركوردها.
گرچه هنرمندان به طورعموم از آن آگاه نیستند، اثر نهایی نتیجهای از یک خواست بزرگتر است.ما برای تولید یا فروش محصولات مادی
چيزى را خلق نمی کنیم. عمل آفرينش یک تلاش برای ورود به یک حوزه اسرارآمیز است. یک آرزوی فراتر از حد. آنچه ما ایجاد میکنیم
به ما اجازه میدهد که لحظاتی از یک منظر داخلی را به اشتراک بگذاریم، منظری که فراتر از درک ماست. هنر دروازهای است برای
جهانی که دیده نمیشود.
بدون ارتباط با بعد معنوی، هنرمند با یک نقطه ضعف اساسی كارمی کند.دنیای معنوی احساس شگفتانگیزی ايجاد میکند وسطحى از
"تفکر باز" را فراهم میآورد که همیشه در حوزه علم یافت نمیشود. دنیای منطق می تواند محدود و پر از بن بست باشد، در حالی که
دیدگاه معنوی بی حد وحصر است وامکانات شگفتانگیزی را فراهم میکند. عالم غیب بی کران است.
کلمه "معنویت " ممکن است با کسانی که عمدتاً ساکنان منطق وعقل هستند یا کسانی که این کلمه را با دینهاى سازمان یافته یکی می
دانند غريبه باشد. اگر ترجیح میدهید معنویت را صرفاً به عنوان ارتباط باور کنید، مشكلى نيست . اگر تصمیم می گیرید به آن به عنوان
اعتقاد به جادو فکر کنید، این نیز مشکلی ندارد. اعتقادات ما ، بدون توجیه علمی یا اثبات قابل ارائه ، دارای انرژى می باشند.
تمرین معنویت راهی برای نگریستن به دنیایی است که در آن تنها نیستید. معانی عمیق تری در پشت اين سطح ظاهرى وجود دارد. انرژی
اطراف شما می تواند برای ارتقای کار شما مهار شود. شما بخشی از چیزی هستید که بسیار بزرگتر از آن است که قابل توضیح باشد.
دنیایی ازامکانات بى پايان.استفاده موثر از این انرژی به طرز شگفت انگیزی میتواند در تلاشهای خلاقانه شما بسیار مفید باشد. این
اصل بر اعتقاد عمل میکند. باور و رفتار و گویا کردن به گونه ای که این امر واقعی است و هیچ نیازی به اثبات ندارد.
وقتی در حال کار بر روی یک پروژه هستید، ممکن است متوجه اتفاقات تصادفی شوید که به نظر بیایید که بیشتراز اتفاقات تصادفی
باشند، به نظر میرسد گویی دست دیگری وجود دارد که شما را در یک جهت خاص هدایت میکند.
گویی یک شناخت درونی به آرامی حرکات شما را هدایت میکند. ایمان به شما این امکان را میدهد که به جهت هدایت شده اعتماد کنید
بدون اینکه نیاز به درک آن داشته باشید. به لحظاتی که نفس شما را حبس می کند توجه ویژه ای داشته باشید - یک غروب زیبا، یک رنگ
چشم غیرمعمول، یک قطعه تاثير گذار موسیقی ، طراحی ظریف یک ماشین پیچیده.
اگر قطعه ای از اثر، قطعه ای از آگاهی، یا عنصری از طبیعت به نحوی به ما اجازه می دهد به چیزی بزرگترى دسترسی پیدا کنیم،
قسمت معنوی آن اثرآشکار شده است و به ما نگاهی اجمالی ازغیب می دهد.
این غیرعادی نیست که علم در نهایت به هنر برسد وبرای هنرنیزغیرعادى نیست كه به معنویت برسد.