۰۰۶- مخزن وفیلتر

هنرمندان، به دنبال بازگرداندن ادراک کودکانه خود هستند و سعی می‌کنند از داستان‌ها و باورهای جدیدتری برای ارتباط با جهان استفاده کنند. این فرآیند می‌تواند به ما کمک کند تا از منبع اطلاعاتی که به راحتی در محدودیت‌های باورهای ما جا نمی‌شود، بهره‌مند شویم و دیدگاه خود را توسعه دهیم.

"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین

11/24/20231 دقیقه خواندن

هر کدام از ما ظرفی درون خود داریم. این ظرف دائماً با داده‌ها پر می‌شود.

این ظرف مجموعه افکار، احساسات، رؤیاها و تجربیات ما را در دنیا نگه می‌دارد .این ظرف را "مخزن" مینامیم .

اطلاعات به طور مستقیم وارد این مخزن نمی‌شوند، نه همانند بارانی که در یک بشکه جمع می‌شود. بلکه ، به شکل منحصر به فردی برای

هر یک ازما فیلتر می‌شود. همه چیز از این فیلتر عبور نمی‌کند. و آنچه که عبور می‌کند همیشه به درستى فيلتر نميشود.

هر یک از ما روش خود را برای کاهش اين منبع اطلاعاتى داریم. فضای حافظه ما محدود است. حواس ما اغلب داده‌ها را اشتباه

می‌فهمند. و ذهن ما قدرت پردازشی ندارد تا تمامی اطلاعات موجود در اطرافمان را دریافت کند. حواس ما توسط نور، رنگ، صدا و بو

سرشار می‌شوند وما نمی‌توانیم یک شیء را از شیء دیگر تشخیص دهیم.(اگر تمام اطلاعات را دریافت می کردیم).

برای پیدا کرن راه خود در این دنیای عظیم داده ها،در اوایل زندگی یاد می گیریم که بر روی اطلاعاتی که ضروری به نظر می رسند یا

مورد علاقه مان می باشند تمرکز کنیم و بقیه را نادیده بگیریم.

به عنوان هنرمند، ما به دنبال بازگرداندن ادراک کودکانه خود هستیم . حالت بی گناه شگفتی و قدردانی که نه به خاطر سودجوييى ونه

براى حفظ بقا است.

فیلترما به گونه ای اجتناب‌ناپذیر اطلاعات منبع را كاهش ميدهد وبه جای اجازه دادن عبور آزادانه اطلاعات، آنچه که به دست ما مى رسد

تفسیرداده‌ها است.هنگامی که مخزن با این تکه‌های بازساخت شده پر می‌شود، ارتباطاتی با موادی جمع‌آوری شده‌ ایجاد می‌شود.

این ارتباط ، باورها و داستان‌هایی را ایجاد می‌کنند. این داستان‌ها ممکن است در مورد هویت ما، افراد اطراف ما و طبیعت جهانی باشد

که در آن زندگی می‌کنیم . در نهایت، این داستان‌ها به یک جهان‌بینی تبدیل می‌شوند.

به عنوان هنرمند، ما نباید به این داستان‌ها خيلى متصل شويم و فضایی برای مقدارزیادی اطلاعاتی که به راحتی در محدودیت‌های

سیستم باورهای ما جا نمی‌شود، پیدا کنیم. هرچه بتوانیم داده های خام بیشتری دریافت کنیم و کمتر به آنها شکل دهیم، به طبیعت

نزدیکتر می شویم.

مى توان فرآیند خلاقیت را این گونه در نظر گرفت که مجموع محتویات ظرف خود را به عنوان مواد بالقوه در نظر بگیریم و عناصری را که در

لحظه مفید یا مهم به نظر می رسند را انتخاب کنیم و مجددا آنها را برای دیگران ارائه دهیم.

این منبع اطلاعات است که از طریق ما‌ به کتاب‌ها، فیلم‌ها، ساختمان‌ها، نقاشی‌ها، غذاها، مشاغل ویا هر پروژه‌ای که آن را آغاز

می‌کنیم، تبدیل می‌شود.

اگرما تصمیم بگیریم کار خود را به اشتراک بگذاریم، کار ما می‌تواند مجدداً گردش یابد و منبع اطلاعاتى برای دیگران گردد.

منبع اطلاعات را در دسترس قرار می‌گیرد.فیلتر تصفيه می‌کند.مخزن دریافت می‌کند.و اغلب این اتفاقات فراتر از کنترل ما رخ می‌دهند.

البته مفید است بدانیم که این سیستم ‌فرضى گذر کنیم واز طريق آموزش، می‌توانیم رابطه خود با منبع اطلاعات بهبود بخشیم و توانایی

دریافتمان‌ را به طور اساسى گسترش دهیم.

تغییر آلت موسيقى همیشه راه آسان‌تری برای تغییر صدای موسیقی نیست، اما می‌تواند قوی‌ترین راه باشد.

مهم نیست از چه ابزاری برای خلق کردن استفاده می کنید،

ابزار واقعی شما هستید و از طریق شما،جهانی که همه ما را احاطه کرده است مورد توجه قرار می گیرد.

نادیده (غیب)

مخزن وفیلتر

برگی دیگراز کتاب "عمل خلاقانه : روشی برای بودن" اثر ریک روبین. برای ورود به اولین فصل کتاب