۷۷ – چرا هنر بیافرینیم؟
هنر پلی است میان درون و بیرون؛ پژواکی از زندگی گذرا که مرزها را میزداید و حضور ما را در جهان ماندگار میسازد.
"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین
ترجمه از رضا صحرایی
8/7/20251 دقیقه خواندن
هرچه عمیقتر در عمل آفرینش پیش میروی، ممکن است با یک تضاد شگفت روبرو شوید.
در نهایت، عملِ بیانِ خود، واقعاً دربارهٔ «تو» نیست.
بیشتر کسانی که مسیر هنرمند را برمیگزینند، در واقع انتخابی ندارند.
گویی به نیرویی غریزی و کهن واداشته شدهایم؛ همان نیرویی که لاک پشتها را پس از بیرون آمدن از تخم، به سوی
دریا میکشاند. ما از این غریزه پیروی میکنیم. انکارش، روح را فرسوده میکند، گویی با طبیعت در ستیزیم.
و اگر تصویر را از دورتر ببینیم، درمییابیم که این نیروی ناآگاه، همواره آنجاست و هدف ما را فراتر از خودمان هدایت
میکند. در لحظهای که حس میکنیم اثر در حالِ شکل گرفتن است، جریانی پرانرژی به وجود میآید، و بلافاصله میلی
برای به اشتراک گذاریاش، به امید آنکه همان بار عاطفی مرموز را در دیگران نیز تکرار کند. این همان ندای بیانِ
خویشتن است، هدف خلاقیت ما. نه لزوماً برای اینکه خود را بفهمیم یا دیگران ما را بفهمند، بلکه برای اینکه فیلتر و
نقطه نظر خود را با دیگران در میان بگذاریم و پژواکی در وجودشان بیدار کنیم. هنر پژواک زندگی ناپایدار است.
ما انسانها زود میآییم و زود میرویم، و این فرصت را داریم که آثاری بیافرینیم که چون یادمانهایی از زمان
حضورمان باقی بمانند. یادگارهایی ماندگار ازحضورمان . «داوودِ» میکلآنژ، نخستین نقاشیهای غارها، و منظرههای
نقاشیشده با رنگ و انگشتان کودک، همه پژواک یک فریاد یگانهٔ انسانیاند، همانند گرافیتی بر دیوار دستشویی:
«من اینجا بودهام.»
وقتی نقطه نظرت را به جهان میافزایی، دیگران آن را میبینند، از فیلتر نگاه خود عبورش میدهند و دوباره پخش
میکنند. این فرایند پیوسته ادامه دارد و در مجموع، همان چیزی را میسازد که ما «واقعیت» تجربه میکنیم.
هر اثر، هرچند پیشپاافتاده بهنظر برسد، نقشی در این چرخهٔ بزرگتر دارد. جهان مدام گسترش مییابد، طبیعت خود را
بازآفرینی میکند، و هنر تکامل مییابد. هر یک از ما شیوه ویژه خود را برای دیدن این جهان داریم، و همین میتواند
گاه به احساس تنهایی بینجامد.
هنر توان آن را دارد که ما را فراتر از مرزهای زبان به هم پیوند دهد.
از این راه، میتوانیم دنیای درون خود را رو به بیرون بگشاییم، مرزهای جدایی را برداریم، و در یادآوریِ بزرگ آنچه با
خود به این زندگی آوردهایم سهیم شویم: جداییی در کار نیست. ما یکی هستیم.
دلیل زندهبودن ما این است که خود را در جهان بیان کنیم،
و آفرینش هنری شاید مؤثرترین و زیباترین راه انجام این کار باشد.
هنر فراتر از زبان و حتی فراتر از زندگیهاست؛
راهی جهانی برای رساندن پیامها،
میان ما و در گذر زمان.
۷۷ – چرا هنر بیافرینیم؟


Notes: