۷۱ – عادت هنری (سانگا)

هنر را به‌خاطر خودش خلق کن، نه برای پول. شغل می‌تواند پشتیبان باشد، اما جای هنر را نمی‌گیرد. با آدم‌های خلاق بمان؛ الهام از جمع می‌جوشد.

"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین

ترجمه از رضا صحرایی

7/27/20251 دقیقه خواندن

اگر از اثر انتظار داری که تو را از نظر مالی حمایت کند، شاید بیش از حد از آن طلب می‌کنی.

ما در خدمتِ هنر خلق می‌کنیم، نه برای آنکه چیزی از آن بگیریم.

شاید مشتاق موفقیتی باشی که بتوانی با تکیه بر آن، از شغلِ بی‌روح خود رها شوی و از دلِ اشتیاقت زندگی‌ات را

تأمین کنی. این هدفی منطقیست. اما اگر ناچار شوی بین خلقِ هنر والا و تأمین معاش یکی را برگزینی،

هنر باید در اولویت باشد. برای گذران زندگی، راهِ دیگری پیدا کن.

وقتی بقای تو بسته به موفقیت هنری‌ات باشد، رسیدن به آن سختتر می‌شود.

هنر برای بیشترِ افراد، مسیر شغلی پایداری نیست. درآمد مالی، اگر بیاید، اغلب موجیست و ناپایدار.

بعضی هنرمندان رؤیایی روشن از آنچه می‌خواهند خلق کنند دارند،

اما چون باور ندارند این کار خرجشان را می‌دهد، دست‌وپایشان بسته است.

اشکالی ندارد شغلی داشته باشی که هزینه‌های عادتِ هنری‌ات را تأمین کند.

داشتن هر دو، یعنی شغل و هنر، راهی بهتر برای حفظِ پاکی و صداقتِ اثر است.

برخی شغل‌ها وقتت را می‌گیرند اما نه چیز دیگری.

می‌توانی با انتخاب شغلی که ذهن‌ات را خالی نگه می‌دارد،فضایی برای شکل دادن به نگاه خلاقانه‌ات به جهان فراهم

کنی. گاهی محتوای هنری می‌تواند از دل شغلهایی بی‌ربط با اشتیاقت بیرون بیاید.

ایده‌های بزرگ، اغلب از مکانهای غیرمنتظره زاده می‌شوند.

بسیاری از ترانه‌های به‌یادماندنی را کسانی نوشته‌اند که شغل‌شان را دوست نداشتند.

راه دیگر این است که در حوزه‌ای مشغول شوی که به آن عشق می‌ورزی.

مثل گالری، کتاب‌فروشی، استودیو موسیقی، یا صحنه‌ی فیلم‌برداری.

اگر شغلی نزدیک به این فضاها پیدا نمی‌کنی،

ببین آیا می‌توانی به‌عنوان کارآموز (حتی خارج از ساعت کاری) به آنها نزدیک شوی.

با انتخاب نزدیکی به چیزی که دوستش داری، فرصتی می‌یابی برای دیدنِ پشت‌صحنه‌ آن حرفه.

می‌توانی زندگی روزمره‌ خالقانِ حرفه‌ای را ببینی، و زیرساخت و منطقِ آن صنعت را از درون درک کنی.

بعد از این تجربه، بهتر خواهی دانست که آیا این مسیر، ارزشِ تعهد و وقتِ تو را دارد یا نه.

حتی اگر در ابتدا مجبور شوی حقوق کمتری بگیری،

ممکن است همین انتخاب، در آینده فرصتهای غیرمنتظره‌ای برایت به ‌همراه بیاورد.

همچنین می‌توانی شغلی بی‌ربط را دنبال کنی که برایت امنیت بیاورد،

و هنر را به‌عنوان سرگرمی‌ات ادامه دهی. سرگرمی‌ای که مهمترین چیز در زندگی‌ات است.

همه‌ مسیرها، به یک اندازه ارزشمندند. هر راهی را که انتخاب می‌کنی،

بودن در کنار همسفرانی هنری می‌تواند بسیار پُرثمر باشد.

لازم نیست شبیه تو باشند،کافیست ذهنیتی مشترک با تو داشته باشند. خلاقیت واگیردار است.

وقتی وقتمان را با انسان‌های هنرمند سپری می‌کنیم، نوعی نگاه و شیوه‌ فکر کردن را جذب می‌کنیم،

و با آنها به‌اشتراک می‌گذاریم. به این جمع می‌توان سانگا (Sangha) گفت.

هر عضو در این رابطه، شروع به دیدن با چشمی تازه و خیال‌پردازانه می‌کند.

مهم نیست که نوع هنرشان با تو یکیست یا نه،

بودن در جمعی از انسانهایی که شیفته‌ هنرند،که می‌توانی با آنها ساعتها درباره‌ آثارتان گفتگو و تبادل نظر کنید،

نعمتی است.

زیستن در یک جامعه‌ هنری، می‌تواند از لذتهای بزرگ زندگی باشد.

عادت هنری (سانگا)

Notes: