۶۶ – صفحه پاک
وقتی بیش از حد به اثرت نزدیک شوی، وضوح از بین میرود. این فصل درباره فاصلهگرفتن، فراموشکردن، و بازگشت با نگاهی نو است. تمرینی برای دیدن دوباره،
"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین
ترجمه از رضا صحرایی
7/6/20251 دقیقه خواندن
بعد از هزاران ساعت کار روی یک اثر، دیدن آن با نگاهی بیطرفانه دشوار میشود.
کسی که برای نخستین بار و فقط دو دقیقه با اثر روبرو میشود، گاهی آن را روشنتر از خودِ هنرمند میبیند.
با گذر زمان، تقریباً هر هنرمندی به نقطهای میرسد که بیشازحد به اثر خود نزدیک شده است.
ادامه کار بیوقفه بر روی یک اثر، شفافیت چشمانداز را محو میکند و نوعی نابینایی پدید میآورد.
تردید و سردرگمی ممکن است آرامآرام نفوذ کنند. قوه قضاوت تضعیف میشود.
اگر خود را تمرین دهیم که از اثر فاصله بگیریم . واقعاً از آن جدا شویم، حواسمان را کاملاً پرت کنیم،
و خود را کامل در حوزهای متفاوت غوطه ور کنیم. پس از گذشتِ زمانی کافی، وقتی به آن بازگردیم،
شاید بتوانیم آن را به گونهای ببینیم، که انگار برای نخستینبار است.
این تمرینی است برای پاک کردن صفحه.
تواناییِ آفرینش به عنوان هنرمند، یعنی تجربه کردن اثر چنانکه گویی آن را برای نخستینبار میبینیم.
رها از هر انتظار و تصوری که پیشتر درباره چیستیِ اثر در ذهن داشتهایم.
هدف، بودن در لحظه حال با اثر است.
در اینجا مثالی میآوریم از چگونگیِ حفظِ صفحه پاک:
مرحله نهایی در فرایند ضبط، «میکس» است.
جاییکه مهندس صدا، سطوح بلندی سازهای گوناگون را تنظیم میکند تا اثر به بهترین شکل ارائه شود.
وقتی در حال گوشدادن به یک میکس ناتمام هستم، لیستی از نکات را یادداشت میکنم.
شاید صدای خواننده در بخش "بریج" به اندازه کافی بلند نباشد یا ضرباهنگِ درام در گذار به آخرین کورس، نیاز دارد
برجستهتر شود یا شاید لازم باشد در مقدمه، صدای سازی را کمتر کنیم تا جا برای اتفاق دیگری باز شود.
کاری که معمولاً انجام میدهیم این است که ، تغییرات را اعمال میکنیم، هر مورد را از چک لیست خط میزنیم و سپس
دوباره قطعه را پخش میکنیم. درحالیکه لیست در ذهنمان مرور میشود.
- آیا صدای خواننده در بریج بلندتر شده؟ بله - تیک میزنیم.
- آیا ضرباهنگ درام در گذار، حالا برجسته تر بهنظر میرسد؟ بله - تیک میزنیم.
در این حالت، از پیش منتظر تکتک بخشها هستیم. با دقتی گزینشی گوش میدهیم تا ببینیم آیا تغییرات اعمال
شدهاند. نه اینکه به خودِ ترانه به طور کامل گوش دهیم و ببینیم آیا واقعاً نسبت به قبل بهتر شده یا نه.
در این لحظه «منِ» ما دخالت میکند و میگوید: «میخواستم همین اتفاق بیفتد، افتاد، پس دیگر مشکلی نیست.»
اما این لزوماً حقیقت ندارد. بیتردید، تغییرات انجام شدهاند. اما آیا واقعاً اثر را بهتر کردهاند؟
یا موجی براه انداختهاند که مشکلات دیگری به دنبال داشته؟
در این مرحله از کار، تمام اجزای اثر به یکدیگر وابستهاند.
بنابراین حتی یک تغییر کوچک میتواند پیامدهایی غیرمنتظره داشته باشد.
وقتی میکس براساس لیستمان به روزرسانی میشود، ممکن است بهاشتباه تصور کنیم که پیشرفت کردهایم.
نکته اصلی همین جاست: اگر امکانش هست، یادداشتهایت را به شخص دیگری بسپار تا اجرا کند.
سپس لیست را دور بینداز، و هرگز به آن بازنگرد.
هنگام پخش نسخه جدید، آن چنان گوش بده که گویی آن را برای نخستینبار میشنوی.
و از صفر، لیستی تازه تهیه کن.
این روش معمولاً کمک میکند تا آنچه واقعاً در اثر هست را بشنوی و مسیر پیشرفت را بسوی بهترین نسخه ممکن
هدایت کنی. یکی از راههای تمرینکردنِ حفظ "صفحه پاک" این است که بیش از حد به اثر خیره نشوی.
اگر بخشی را به پایان رساندهای یا در جایی متوقف شدهای، بهتر است پروژه را کنار بگذاری و مدتی از آن فاصله
بگیری.
تا مدتی رهایش کن - یک دقیقه، یک هفته، یا حتی بیشتر - در این فاصله، خودت را رها کن و [ناشناختهها] گم شو.
مدیتیشن وسیلهای سودمند برای بازتنظیم ذهن است.
میتوانی ورزشِ شدید، سفری به دل طبیعت، یا غرق شدن در یک فعالیت خلاقانه کاملاً متفاوت را نیز تجربه کنی.
وقتی با ذهنی شفاف بازمیگردی، احتمال بیشتری دارد که بتوانی تشخیص بدهی پروژه واقعاً چه میخواهد و چه
نیاز دارد.
آنچه این بینش را ممکن میسازد،گذشت زمان است.
زمان، جایی است که "آموزش" در آن اتفاق میافتد و همچنین " فراموشیآموزش" .
صفحه پاک


Notes: