۶۱ – آزادی

آنچه می‌گوییم، آنچه می‌سراییم، آنچه می‌نگاریم همه، انتخابِ ماست. ما به هیچ چیز جز خودِ هنر مسئولیتی نداریم.- هنر، آخرین سخن است.

"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین

ترجمه از رضا صحرایی

6/9/20251 دقیقه خواندن

آیا هنرمند مسئولیتی اجتماعی دارد؟

برخی با این باور موافقند و مایل‌اند هنرمندان را به خلق آثاری در راستای آن تشویق کنند.

اما کسانی که چنین دیدگاهی دارند، شاید درک روشنی از کارکرد هنر در جامعه و ارزشِ اجتماعیِ درونیِ آن نداشته

باشند. اثر هنری، هدف خود را مستقل از تمایل هنرمند به مسئولیت اجتماعی دنبال می‌کند.

میل به تأثیرگذاری بر افکار عمومی یا تغییر جامعه، می‌تواند به کیفیت و خلوص اثر لطمه بزند.

این به‌آن معنا نیست که اثر ما نباید چنین تأثیری داشته باشد - اما معمولاً این کیفیتها از راه برنامه‌ریزی به دست

نمی‌آیند. در روند آفرینش، رسیدن به هدف از راهِ مستقیم،اغلب دشوارتر است.

تصمیم‌گیری از پیش درباره‌ آنچه باید گفته شود،مجال نمی‌دهد که بهترین امکان پدیدار شود.

معنا، زمانی شکل می‌گیرد که ایده‌ای الهام‌شده تا پایان دنبال شود.

بهتر است منتظر بمانی تا اثر کامل شود و آنگاه دریابی که چه می‌گوید. وابسته‌کردن اثر به معنا،نوعی محدودیت

است.

آثاری که بوضوح قصد تبلیغ یا پیام‌دادن دارند،اغلب آنطور که انتظار می‌رود، با مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کنند,

در حالی که اثری که هیچ قصدی برای پرداختن به مسئله‌ای اجتماعی نداشته، شاید به سرود یک جنبش انقلابی تبدیل

شود.

هنر، بسیار نیرومندتر از برنامه‌های ما برای آن است.

هنر نمی‌تواند «بی‌مسئولیت» باشد , چراکه با همه‌ وجوه تجربه‌ انسانی سخن می‌گوید.

بخشهایی از وجود ما هستند که در جامعه‌ی مؤدب و رسمی پذیرفته‌شده نیستند- افکار و احساساتی تاریک، که

گفتنشان دشوار است. اما وقتی آن‌ها را در دلِ یک اثر هنری می‌بینیم، احساس تنهایی‌مان کمتر می‌شود.

حس می‌کنیم واقعی‌تریم - انسانتریم.

این است نیروی درمانگرِ خلق و دریافتِ هنر.

هنر فراتر از قضاوت است - یا با تو سخن می‌گوید، یا نمی‌گوید. تنها مسئولیت هنرمند، نسبت به خودِ اثر است.

هیچ الزام دیگری در کار نیست. آزاد هستی که آنچه می‌خواهی بیافرینی.

لازم نیست از اثرت دفاع کنی،همانطور که اثر نیز نباید نماینده‌ چیزی جز خودش باشد.

تو نمادِ آن نیستی، و آن هم لزوماً نمادِ تو نیست.

اثرت در چشم و گوشِ کسانی تفسیر و بازتفسیر خواهد شد که تقریباً هیچ‌چیز از تو نمی‌دانند.

اگر قرار باشد برای چیزی بایستی، آن چیز، دفاع از همین آزادیِ خلاقانه است- نه‌فقط در برابر سانسور بیرونی،

بلکه در برابر صداهایی درون ذهن، که معیارهای «قابل‌قبول‌بودن» را درونی کرده‌اند.

جهان، تنها به اندازه‌ای آزاد است که به هنرمندانش آزادی می‌دهد.

آنچه می‌گوییم، آنچه می‌سراییم، آنچه می‌نگاریم - همه، انتخابِ ماست.

ما به هیچ چیز جز خودِ هنر

مسئولیتی نداریم.

هنر، آخرین سخن است.

آزادی

Notes: