۵۱ – نجوا از بیرونِ زمان

نجواها همیشه بلند نیستند. گاهی از جایی دور، آرام و بی‌صدا می‌رسند به شکل فکری ساده، احساسی گذرا، یا لحظه‌ای نادیده. آن‌ها را با ذهنی آرام و دلی گشوده، باید شنید.

"عمل خلاقانه:راهی برای بودن" کتابی از ریک روبین

ترجمه از رضا صحرایی

5/27/20251 دقیقه خواندن

برای یک هنرمند، تردید نسبت به ارزش ایده‌هایش چیز تازه‌ای نیست.

گاهی فرآیندی پنج‌ساله، تنها با لحظه‌ای گذرا در خواب آغاز می‌شود یا با جمله‌ای که در پارکینگ از رهگذری شنیده‌ایم.

در نگاه به گذشته، این بذر کوچک که ما را به سفری پیچ‌درپیچ کشانده، شاید بی‌اهمیت به نظر برسد.

ممکن است از خود بپرسیم:

آیا این مسیر، آنقدر ارزش دارد که ادامه‌اش دهیم؟ آیا ایده، به‌اندازه‌ کافی بزرگ است؟

هنگام جمع‌آوری بذرهای خلاقیت، گاه وسوسه می‌شویم تا دنبال نشانه‌ای باشکوه بگردیم -

رعد و برقی آسمانی که تأیید کند راه را درست آمده‌ایم.

و در این میان، ایده‌هایی را کنار می‌گذاریم. فقط به این دلیل که آنقدر «بزرگ» به نظر نمی‌رسند

اما اندازه مهم نیست. حجم، برابر با ارزش نیست.

نمی‌توانیم منبع الهام را بر پایه‌ تأثیر اولیه‌اش بسنجیم.

گاه کوچک‌ترین بذر، به بزرگترین درخت تبدیل می‌شود.

معصومانه‌ترین ایده می‌تواند ما را به عمیق‌ترین نوشتار برساند.

الهاماتی که شاید بی‌ارزش به نظر برسند، درهایی به جهان هایی تازه می‌گشایند.

پیامی ظریف و گذرا، شاید حامل بزرگترین معنا باشد.

حتی اگر بذر چیزی نباشد جز آنچه توجه‌مان را جلب کرده - ادراکی لحظه‌ای، فکری ناگهانی، یا پژواکی از یک خاطره -

باز هم کافیست.

در اغلب موارد، نشانه‌های الهام از منبع، کوچک‌اند. در دلِ سکوت ظاهر می‌شوند- آرام، ناپیدا، چون نجوایی از بیرونِ

زمان.

برای شنیدنِ نجوا، ذهن نیز باید آرام باشد.

با دقت گوش می‌سپاریم - گیرنده‌های درونی‌ ما نرم و دقیق تنظیم شده‌اند.

برای باز شدن به روی دریافت، گاهی لازم است از تلاشِ ذهنی فاصله بگیریم.

وقتی تلاش می‌کنیم - وقتی سعی برای حل مسئله‌ای می‌کنیم، همان سعی می‌تواند سدِ راهِ حل آن شود.

مثل برهم زدنِ سطح برکه‌ای زلال که آب را تیره می‌کند.

آرام گرفتن ذهن، شفافیتی پدید می‌آورد . تا آن نجوا، زمانی که می‌آید، شنیده شود.

علاوه بر مراقبه، می‌توان پرسشی را به‌آرامی در دل نگه داشت و به پیاده‌روی، شنا یا رانندگی برویم.

برای یافتن پاسخ کار نمی‌کنیم، فقط آن پرسش را آهسته در آگاهی نگه می‌داریم.

انگار آن را آهسته با هستی در میان می‌گذاریم و خود را برای دریافت پاسخ، گشوده می‌سازیم.

گاه واژه‌ها از بیرون می‌آیند، گاه از ژرفای درون.

هر مسیری که انتخاب شود- آنچه اهمیت دارد- اجازه دادن به آمدن آن است ، نه با فشار، بلکه با لطف.

نجوا را نمی‌توان فراخواند یا وادار کرد.

فقط می‌توان آن را با ذهنی آرام و دلی گشوده، پذیرفت.

نجوا از بیرونِ زمان

Notes: